یکی از موضوعاتی که ذهن بازاریابان را مشغول کرده و همواره در مورد آن سؤال می پرسند، مالیات بر ارزش افزوده ای است که علاوه بر قیمت کالا ملزم به پرداخت آن هستند. بسیاری از بازاریابان تصور می کنند که وجه این مالیات بر جیب شرکت ها می رود. در این مقاله با ارائه تعریف از این مالیات، مرجع اصلی دریافت کننده این مالیات و برخی نکات قانونی مصوب در مورد این مالیات را برای آشنایی بیشتر بازاریابان معرفی می نماییم.

مالیات بر ارزش افزوده به عنوان روش جدید اخذ مالیات مورد توجه بسیاری از کشورها بوده است. در کشور ما نیز به منظور اصلاح ساختار مالیاتی و افزایش درآمدهای دولت پس ازطی پروسه زمانی نسبتاً طولانی به تصویب مجلس رسید و در نیمه دوم سال 1387 به اجرا گذاشته شد.

بنا بر تعریف مالیات بر ارزش افزوده، مالیات غیر مستقیمی است که مصرف کننده آن را به همراه بهای خرید اجناس و خدمات می پردازد و فروشنده موظف است مقدار مالیات دریافتی را به خزانه دولت واریز کند.

بر طبق قانون مصوب مالیات بر ارزش افزوده، عرضه کالا و خدمات در ایران و همچنین صادرات و واردات آنها مشمول این قانون می باشد؛ یعنی این مالیات به تمام خدمات و کالاهایی تعلق می گیرد که در برابر پول در داخل کشور داد و ستد می شوند؛مگر اینکه بر طبق قانون، شرایط ویژه ای برای آن ها در نظر گرفته شده باشد. مبلغ این مالیات در ابتدای اجرا 6 درصد تعیین شد و در طی چند سال با تصویب مجلس افزایش یافته و اکنون مبلغ 9 درصد می باشد.

اشخاصی که به عرضه کالا و ارائه خدمت و صادرات و واردات آن مبادرت می نمایند به عنوان مؤدی مالیاتی شناخته شده و مشمول مقررات قانون مالیات بر ارزش افزوده هستند.

شرکت های بازاریابی شبکه ای با توجه به اینکه اقدام به عرضه و فروش  کالا می نمایند بر طبق تعریف صورت گرفته از مؤدیان مالیاتی محسوب شده و موظف هستند در قبال عرضه و فروش کالا که موضوع این قانون است، صورت حسابی را با رعایت قانون نظام صنفی و حاوی مشخصات متعاملین و مورد معامله به ترتیبی که توسط سازمان امور مالیاتی کشور تعیین و اعلام می شود صادر و مالیات متعلق را در ستون مخصوص درج و وصول نمایند. یعنی تمامی شرکت ها بر طبق قانون ملزم به دریافت مبلغ مالیات بر ارزش افزوده از بازاریابان و واریز آن به حساب خزانه داری دولت می باشند. مبلغ این مالیات مصوب مجلس بوده و توسط سازمان امور مالیاتی کشور به مؤدیان ابلاغ شده است. در مورد کالاهای تولید داخل قیمت کالا با احتساب مالیات بر ارزش افزوده بر روی آن درج شده است و در کالاهای وارداتی محاسبه مالیات بر ارزش افزوده در زمان صدور فاکتور به مصرف کننده نهایی صورت می گیرد.

این مالیات مصوب مجلس بوده و پرداخت آن برای تمامی عرضه کنندگان کالا و خدمات الزامی است.

بازاریابی شبکه ای شیوه ای از فروش است که در آن شرکت ها محصولات خود را بدون واسطه به دست مصرف کننده نهایی می رسانند. در این شیوه محصول نقش کلیدی را هم در رضایت توزیع کنندگان و مصرف کنندگان و هم در سودآوری شرکت بازی می کند. مواردی که در مورد محصولات اهمیت دارد، کیفیت و قیمت محصول است.

در این نوشته قصد داریم به بررسی قیمت محصولات بپردازیم. قیمت تنها عنصر در بازاریابی است که ایجاد درآمد می کند و سایر عناصر هزینه زا هستند. قیمت گذاری مناسب محصولات، مسؤلیتی سخت برای مدیران شرکت های بازاریابی است. عدم درک کامل استراتژی های قیمت گذاری توسط مدیران منجر به تصمیمات نادرست قیمت گذاری توسط آنان و از دست دادن فرصت های سودآوری در بازار خواهد شد. یک شرکت باید به گونه ای محصولاتش را قیمت گذاری کند تا علاوه بر به حداکثر رساندن سود خود، بتواند جایگاهش را در بین رقبا، توزیع کنندگان و مشتریانش حفظ کند.

این قیمت گذاری بر روی سه عامل، جایگاه رقبا، رضایت توزیع کنندگان و رضایت مشتریان، تأثیر خواهد گذاشت. قیمت گذاری بر جایگاه رقبا تأثیرگذار است زیرا می تواند به شرکت کمک کند، جایگاه برتری را نسبت به رقبایش در بازارکسب کند؛ اگر این قیمت گذاری بسیار بالاتر از قیمت تعیین شده رقبا باشد، شرکت در میدان رقابت بازنده خواهد شد و مشتریانش را از دست خواهد داد. از طرفی دیگر تعیین قیمت بر توزیع کنندگان شرکت نیز تأثیر خواهد گذاشت زیرا حمایت یا عدم حمایت توزیع کنندگان شرکت بستگی به رفع نیاز آنان از جانب شرکت خواهد داشت.

توزیع کنندگان یا نمایندگان فروش، وقت و انرژی خود را در شرکت می گذارند و در ازاء آن انتظار دارند به سطح مناسب سودآوری و درآمدزایی دست پیدا کنند؛ اگر بنا باشد قیمت محصولات خیلی پایین تعیین شود، شرکت قادر نخواهد بود به نیاز آنان پاسخ مناسبی دهد. عامل سومی که قیمت گذاری بر روی آن تأثیر مستقیمی دارد مشتریان شرکت هستند. تعیین قیمت بالا برای محصولات، منجر به عدم رضایت مشتریان و از دست رفتن آنان می شود.

حال سؤال این است، شرکت چه قیمتی را باید برای محصولاتش تعیین کند تا بتواند علاوه بر جلب حمایت توزیع کنندگان و مشتریانش، جایگاه خودش را در بین رقبا حفظ کند؟ 

بهترین قیمت، قیمتی است که خریدار به راحتی آن را قبول کند و برای خرید آن جذب شود و در عین حال سوددهی مناسبی برای توزیع کنندگان و شرکت در بر داشته باشد. تعیین قیمت بسیار پایین‌تر از بازار شاید مانعی برای ورود رقبا به بازار باشد و رضایت مشتریان را در برداشته باشد، اما سود مناسبی را عاید شرکت و نمایندگان فروش آن نخواهد کرد. قیمت بالاتر نیز فقط برای محصولاتی کارآمد است که مشابه آن توسط رقبا به بازار عرضه نشده است. بهتر است قیمت تعیین‌شده برای محصولات متناسب با کیفیت محصولات بوده و هزینه‌های پرداخت‌شده برای آن را پوشش دهد تا علاوه بر ایجاد درآمد مناسب برای افراد و حفظ حقوق نمایندگان فروش شرکت، موقعیت مناسب برای مشتریان فراهم کند.

اکنون‌که به‌ طور خلاصه به استراتژی مناسب قیمت‌گذاری محصولات اشاره کردیم، می‌خواهیم نگاهی به قیمت محصولات ارائه‌شده توسط شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای کشور خودمان داشته باشیم، آیا استراتژی مناسبی برای تعیین قیمت محصولات آنان به‌کاررفته است؟ آیا قیمت محصولات متناسب با کیفیت محصولات ارائه شده است؟ آیا مشتریان این شرکت‌ها از قیمت محصولات راضی هستند؟ پاسخ به این سؤالات منفی است. این پاسخ بر اساس ارتباط با برخی از مشتریان و بازاریابان شرکت‌ها و ایمیل‌های دریافتی از آنان داده شده است.

در نگاه کلی به محصولات شرکت‌ها و قیمت آنان نسبت به قیمت بازار، مشاهده می‌کنیم که متأسفانه برخی از این شرکت‌ها اصول اساسی قیمت‌گذاری محصولات را نادیده گرفته‌اند و با تعیین قیمت‌هایی که متناسب با کیفیت محصولات ارائه‌شده توسط آنان نیست علاوه بر آن‌که به جایگاه خودشان در بازار لطمه وارد می‌کنند، نمایندگان فروششان را نیز در فروش محصولات دچار مشکل می‌کنند و مشتریانشان را از دست می‌دهند. مگر نه این‌که در این روش فروش با حذف واسطه‌ها در توزیع کالا، قیمت کالا می‌بایست کمی پایین‌تر از قیمت متعارف بازار باشد، پس چرا قیمت اکثر محصولات بالاتر از قیمت بازار می‌باشد؟ چرا قیمت محصولات متناسب با کیفیت این محصولات نمی‌باشد؟ امید است توجه بیشتر مسئولین این شرکت‌ها به نیازهای نمایندگان فروش و مشتریان، مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد را برطرف کرده و حرفه بازاریابی را در مسیر قانونی خودش هدایت کند.

کیم  یکی از بازاریابان موفق در مقاله ای 7 عامل را بیان کرده که منجر به شکست 95 درصد افراد در این حرفه می گردد. او می گوید: این من رو ناراحت می کند که می بینم بسیاری از افراد به امید دست یابی به زندگی بهتر در این کسب و کار مشارکت می کنند اما بسیاری از آنان در دست یابی به اهداف مورد نظرشان شکست می خورند. اگر بخواهم با شما صادق باشم باید بگویم خود من نیز یکی از افرادی بودم که قبل از رسیدن به جایگاه فعلی ام، دچار شکست شدم. براساس تجربه شخصی ام 7 عامل را در شکست بازاریابان مؤثر می دانم که این عوامل عبارتند از:

1- کمبود آموزش/عدم رشد شخصی

اعتماد به نفس، مهارت های ارتباطی، مهارت های فروش و آشنایی با مفاهیم علمی در این حرفه از عوامل مؤثر در کسب موفقیت است. هرکدام از بازاریابان نیاز دارند که در این موارد سرمایه گذاری انجام دهند و به دنبال کسب یا افزایش مهارت هایشان باشند ؛ حتی اگر این آموزش ها توسط شرکت به شما ارائه نمی گردد، لازم است که در خارج از شرکت به دنبال افزایش توانایی هایتان در موارد ذکر شده باشید. توانمند بودن و رشد شخصی از مهمترین عوامل کسب موفقیت در این حرفه است.

2- عدم هدفگذاری

جمله معروفی می گوید اگر در برنامه ریزی شکست بخورید برای شکست تان برنامه ریخته اید. در هر حرفه تعیین هدف و برنامه ریزی برای دست یابی به آن یکی از عوامل تعیین کننده موفقیت در آن حرفه است. هدف دار بودن انگیزه حرکت و تلاش را به شما خواهد داد. ابتدا اهداف کوتاه مدت برای خودتان خلق کنید و سپس حرکت به سوی اهداف بلند مدت داشته باشید.

3- از یک شاخه به شاخه دیگر پریدن

ساختن یک کسب و کار موفق زمان بر است. هیچ کاری در یک زمان کوتاه به نتیجه نمی رسد و متأسفانه اکثر بازاریابان به دنبال کسب موفقیت در کوتاه مدت هستند. کسانی که به دنبال کسب نتیجه در کوتاه مدت هستند، می بایست خودشان را برای شکست آماده کنند. اگر شرکت باسابقه و موفق را انتخاب کنید و خودتان را به آن متعهد کنید و در جهت صحیح و اصولی حرکت داشته باشید، می توانید امیدوار به کسب موفقیت در بلند مدت باشید.

4- تعلل و تنبلی

بسیاری از افراد فکر می کنند در این حرفه پول درآوردن راحت است. تصور آنان این است که در این حرفه مجبور به کار و تلاش نیستند و فقط با تهیه یک لیست و چند تلفن می توانند اسکناس هایشان را بشمرند. توصیه من به آن ها این است، از صندلی هایتان بلند شوند و فعالیت تان را آغاز کنید. اگر از افراد موفق در این حرفه سؤال کنید به شما خواهند گفت که فروش و جذب افراد در این حرفه کار راحتی نیست و نیاز به تلاش سخت دارد.

5- اقدامات نامناسب و غیرقانونی

فقط کار مناسب و در چهارچوب انجام دهید؛ در غیر این صورت به موفقیت نخواهید رسید. پایبندی به اخلاق حرفه ای و کار علمی ضامن موفقیت در این حرفه خواهد بود.

6- ترس

تنها مطلبی که در این مورد می توانم بگویم، این است که شما یک انتخاب دارید، بترسید یا موفق شوید. شما نمی توانید هر دو این ها را با هم داشته باشید. زمانی که برای اولین بار می خواهید با افراد غریبه در مورد محصولات و کسب و کارتان صحبت کنید، ممکن است احساس کنده شدن قلبتان از سینه تان را داشته باشید، اما زمانی که مشتریانتان را جذب می کنید و فروشتان افزایش پیدا می کند، اعتماد به نفس شما بالا خواهد رفت و خوشحال خواهید شد. برای رسیدن به این مرحله لازم است مهارت هایتان را افزایش دهید.

7- فقدان رهبری خوب

من سال ها به دنبال فردی بودم که به طور صحیح من را هدایت کند و خوشبختانه 5 سال پیش یکی از آن ها را پیدا کردم. به دنبال رهبران با تجربه و متعهد باشید. اگر لیدر شما به سؤالات تان پاسخ نمی دهد از افراد دیگر کمک بگیرید.

اگر موارد گفته شده در بالا را رعایت کنید، می توانید امیدوار باشید که در مسیر صحیح قرار گرفته اید.

لیدر کیست؟ ؟ 

لیدر مکانیک و محرک مجموعه است

لیدر مهر استاندارد مجموعه است

لیدر انرژی دهنده ی تیم است

لیدر بهترین فروشنده ی تیم است

لیدر بهترین پرزنتور تیم است

لیدر بهترین فالور تیم است

لیدر مثبت ترین فرد تیم است

لیدر تنها رقیبش خودش است

لیدر سعی نمیکنه انجام بده انجام میده

لیدر سازمانشو همدل میکنه

لیدر اومده تموم کنه

لیدر باید سرش پایین باشه و فقط کار کنه

لیدر خیلی صادقانه رفتار میکنه

لیدر همیشه هوادار تیمه

لیدر بهترین کتاب خوان است

لیدر همیشه تعهد میده

لیدر از فشار اوردن به تیم نمیترسه

لیدر پدرانه برخورد میکنه

لیدر وظیفش پورسانت گرفتنه

لیدر همیشه پارادایم شیفت میزنه

لیدر ادای برنده هارو در نمیاره

لیدر همیشه برندس

لیدر همیشه ان تایمه

لیدر لیدر سازی میکنه

لیدر فروش ما قبلو یکم تا پنجم در میاره

لیدر تیمشو حمایت میکنه و تنها نمیزاره

❤️سلام به تمامی نتورکر های بزرگ ایران، سقف زده های آینده،  و الگو های نسل بعد ❤️

🌺دوستان عزیز وظیفه ی خودمون دونستیم که برای انتخاب بهتر اهدافمون کمی در مورد هدف صحبت کنیم:

💥اهداف انسان است که او را پیش میبرد

هدف سپر و شمشیر توست برای مقابله با تنبلی ها و سختی ها .

😍همه ی ما ماشین و خانه های آنچنانی رو دوست داریم .

🤔اما یک سوال؟ 

✨اگه 50 میلیون بزنن به کارتت  جرات خرید اون ماشین رو داری؟ 

یا میگی از ماشین واجب ترش هست و چاله های زندگی رو پر میکنی؟ 

🌺هدف همون چاله هایی هستن که اول اونا رو حل میکنیم.

💥هدف انگیزه ی درونی به انسان میده

💥هدف مسیر انسان رو مشخص میکنه

💥هدف باعث غلبه بر مساعل میشه 

⚠️ببین ویژنت اینکارو میکنه؟ یا فقط باهاش پز میدی؟ 

⚠️ببین وقتی تنهایی اشکتو در میاره؟ یا فقط تو جمع ازش حرف میزنی؟ 

✅هدف میتونه بخچال پر باشه 

✅هدف میتونه لباس نو واسه برادر خواهر باشه 

✅هدف میتونه رنگ در خونه باشه که هنوز ضد زنگ روشه 

✅هدف میتونه لبخند پدرت باشه

✅هدف میتونه دعای مادرت باشه 

✅هدف میتونه یه شب خوب با پدر و مادر باشه به حساب تو

✅هدف میتونه اکانت سه رقمی ماه اولت باشه

✅هدف میتونه بچه های سازمانت باشه

🔰یادمون باشه خیلی چیزا هست که جلو تر از ماشین و خونه واسمون مهمه .

"محدودیت دیدته .نه کشور نه دینته .نه کل سرزمینته "

🙏دست تک تک نتورکرها رو باید بوسید که اهدافشون پدر و مادرشونه و به عشق اونا کار میکنن❤️

⚠️بعضی هدف ها تاریخ انقضا دارن 

⚠️خیلی زود دیر میشه .حواسمون به اهدافمون باشه

یا علی 

چرا نتورک مارکتینگ ؟ چرا بازاریابی شبکه ای را انتخاب کردم ؟

در آغاز پاسخ به سوالاتی که در پست قبلی مطرح کرده بودیم ابتدا به سوال اول خواهیم پرداخت : چرا نتورک مارکتینگ ؟

موضوع را اینطور آغاز می کنیم چرا این شیوه از کار را انتخاب نکنیم ؟ آیا واقعا می توان از این نوع کسب و کار چشم پوشی کرد ؟

من نه، شما به من بگویید چه تجارتی جذاب تر و شیرین تر از این تجارت می شناسید !!! ؟؟؟

ابتدا از شما خواننده محترم خواهشمندیم جلوی دستوراتی که توسط ضمیر ناخودآگاه تان به منظور پیش زمینه ذهنی، شنیده ها یا تجارب قبلی خود و دیگران به شما ارسال می شود را کنترل نمایید تا بتوانیم مسئله را به کمک هم بررسی و در پایان نتیجه گیری کنیم.

تجارتی جهانی با تجربه ای بیش از ۶۰ سال. یکی از کسب و کارهایی که موفقیت شما در گرو موفق کردن افراد نزدیک یا آنهایی است که شما به آنها علاقه دارید. بدون نیاز به پول کلان برای آغاز، بدون داشتن پارتی و ارتباطات خاص، بدون تخصص و مهارت داشتن در بازاریابی و فروش یا آیین روابط موثر، بدون …

حال بیایید بررسی کنیم که این ویژگیها را داریم ؟

آیا پول فراوان برای سرمایه گذاری دارید؟ آیا توانایی تاسیس شرکت و پذیرفتن ریسک و ریواردهای آن در این بازار را دارید؟ آیا دارای روابط خاص بوده و می توانید در سازمانها و شرکتهای بزرگ و کوچک با درآمدهای مناسب بدون داشتن دغدغه های مالی استخدام گردید ؟ آیا افرادی با تجارت بالا را می شناسید که دقیقا مسیری که شما برای تجارت خود انتخاب کرده اید را پیموده و با حسن نیت کامل و بدون منت یا کم و کاستی دوست دارند این تجارب را به شما منتقل نمایند تا شما هم بتوانید نه در جایگاه آنها ولو بهتر از آنها گردید ؟ آیا کسب و کاری که امروز دارید یا می خواهید در آینده انتخاب کنید فرصت ایجاد روابط موثر و سالم با دیگران را به شما خواهد داد؟ آیا در شغل آیندتان آزادی عمل کافی را دارید ؟ آیا زمان کاری تان دست خود شماست یا برای گرفتن ۲ ساعت مرخصی ساعتی باید جلوی چند نفر گردن خم کنید؟ و …

آندسته از عزیزانی که با خود صادق نیستند باید تبعات مسائل آینده خود را بپذیرند … باید من را به خاطر برخی کلمات و ادبیات تند مورد عفو قرار دهید.

عزیزانی را می شناختم که با هزار عذر و بهانه این موضوع را عنوان می کردند که من توانایی انجام همچین تجارتی را ندارم ؟ من افراد زیادی را نمی شناسم؟ من مهارت کافی در متقاعد کردن دیگران ندارم؟ من علاقه ای به این نوع از کسب و کارها را ندارم؟ این شغل شبیه منت کردن به دیگران برای خرید و ادامه کاری سخت است؟ من اصلا نیازی به همچین محصولی ندارم؟ جالب تر اینکه می گفت من اصلا آرزو یا رویایی ندارم؟ من هر چه در زندگی می خواهم را دارم !! ( البته ما خوشحالین که اینطور است ) من اصلا حس و حال این نوع تجارت را ندارم؟ فاجعه بارتر از این هم وجود داشت : خلاصه همه خواهند مرد ما هم یکی مثل دیگران …

صادقانه بگویم که این افراد با خود صادق نیستند. اگر فقط نگاهی به خود در آیینه بیاندازند پاسخ سوالاتشان را خواهند گرفت.

واقعیتش این است که پاسخ برای سوالات این چنینی بسیار است.  ( رجوع شود به مقاله نحوه پاسخ به ایرادات ) می توان گفت به ازای هر فردی که مشاوره می شود می توان این بحث را انجام داد. اما کار ما صرفا متقاعد کردن افراد جهت خرید و همکاری با ما نیست و نخواهد بود.

من معتقدم که خود فرد باید به این نتیجه برسد که فرصتی که در اختیارش قرار گرفته می تواند زندگی او را تغییر داده و بهبود ببخشد.

به نظر شما این طرح یک طرح زود پولدار شدن است ؟ به کلام استاد رندگی گیج : بله. این یک طرح سریع پولدار شدن است.

اما دوست عزیز فراموش نکنید که نمی توان ره ۱۰۰ ساله را یک شبه طی کرد. این تجارت هم همچون تمامی کسب و کارهای دیگر سازو کارهای خود را دارد. ضمنا به خاطر داشته باشید که در این تجارت تنها نیستید و می توان از راهبرانی که آنها هم قلبا خواهان ارتقا و رشد شما هستند برای ساخت بیزنس و سازمان کاری خود کمک بگیرید.

مطمئن نیستم که شما به درد نتورک می خورید یا اما یقین دارم نتورک به درد همه می خورد. با خودمان صادق باشیم اگر بخواهید می شوید. اما به قول استاد جیم رآن بزرگترین اتفاقات در زندگی شما یا بزرگترین تصمیمات زمانی رخ می دهد که شما به نقطه اتزجار از زندگی خود رسیده اید.

اگر آماده هستید تا تجارتی میلیونی خود را بسازید، اگر آماده قدم برداشتن به سمت آزادی مالی و زمانی در زندگی خود هستید ( اگر آمادگی رهایی از دغدغه های مالی و زمانی از کسب و کار خود را دارید ) اگر آماده کمک به دیگران و عزیزان خود هستید پس فرصت کار در صنعت بازاریابی شبکه ای را جدی گرفته و با تمام قوا کارتان را با همیاری معرف، لیدرها و شرکتی که به شایستگی انتخاب کرده اید را آغاز نمایید.

ما هم در کنار شما هستیم تا بهترین باشید. بسم الله …